او با برافراشتن پرچم شعر و ادب فارسی در طول عمر با شکوه خود، از نادر سخنورانی بود که پاس حرمت سخن را هیچگاه فراموش نکرد و مروارید کلمات زیبا را به بارگاه ناکسان و خون ریزان تاریخ نبرد.
گلواژه های الفاط فارسی دری را با رشته های جان و طبع روانش بهم بافت، گلدسته ساخت و سبد سبد آن را به خداوندان سخن و ارباب فکر و فرهنگ ارمغان داشته است.
به بهانه درگذشت این استاد شعر و ادب فارسی، نگاهی به زندگی پربارش انداختیم تا چراغی باشد برای آیندگان.
عبدالکریم تمنا در سال 1319 در روستای سروستان واقع در جنوب شرق شهر هرات متولد شد. او در همان سالهای اولیه زندگی اش، پدر و مادرش را از دست داد و در سالهای نوجوانی به کارهایی مانند میرزایی (حسابداری) پرداخت.
عبدالکریم تمنا به مدارس سبک امروزی نرفت و در مسجد دروس ابتدایی را سپری کرد و علمآموزی را با تلاش شخصی ادامه داد. او خواندن دیوان حافظ را در سالهای کودکی خود نزد بانویی بهنام قریش (مادر ابوبکر و غلامحیدر یقین) فراگرفت.
شوق به آموختن ازهمان دوران کودکی در ایشان آشکار شد. بسیاری از مواقع ، تکه های ذغال و دیوارهای کاهگلی روستای سروستان نقش قلم و کاغذ را برای او ایفا می کردند.
از سال ۱۳۴۰ سرودهها و نوشتههای تمنا در روزنامۀ اتفاق اسلام به چاپ میرسید. در سال ۱۳۵۴ بهعنوان مدیر کتابخانۀ عامۀ هرات برگزیده شد و ورود به این گنجینه ذوق سرشار ادبی و روحیۀ پژوهشی تمنا را حالوهوایی تازه بخشید. سال ۱۳۴۷، با جریدۀ ملی ترجمان آغاز همکاری نمود و بهعنوان یکی از نویسندگان فعال آن به جامعۀ ادبی معرفی گردید. سال ۱۳۵۵، عضویت لویهجرگه (مجلس مشورتی بزرگان و مجلس مؤسسان افغانستان برای تصویب قوانین اساسی و گاه تعیین رئیس دولت) و صدای مردم خود بود. در سال ۱۳۵۶، بهسمت فرماندار زندهجان یا پوشنگ کهن رسید، ولی پس از مدت کوتاهی بهخواست خود از این منصب انصراف داد، تا اینکه در ۱۳۵۷ دوباره بهعنوان مدیر کتابخانۀ عامۀ هرات تعیین شد.
تمنا، در سال 1358، بهدلیل هجوم ارتش شوروی و جنگهای داخلی افغانستان رهسپار ایران شد. ایشان در دوران آوارگی و غربت در ایران، با بزرگمردانی چون دکتر پرویز ناتل خانلری، ابراهیم باستانی پاریزی، حبیب یغمایی، مظاهر صفا، محمدرضا شفیعی کدکنی، ایرج افشار، فریدونی جنیدی، چنگیز پهلوان، علی دهباشی و .. مراوده داشتند.
نوشتهها و سرودههای استاد عبدالکریم تمنا در مجلات و روزنامههای ایران چون مجلۀ فرهنگی و هنری "بخارا" با مدیریت علی دهباشی و روزنامۀ اطلاعات به طور پیوسته منتشر میشد. همکاری و حضور همیشگی شان در بنیاد فرهنگی نیشابور به سرپرستی استاد فریدون جنیدی و آشنایی با دکتر چنگیز پهلوان باعث شد تا در سال 1371 کتاب «نمونههای شعر امروز افغانستان» از سوی این بنیاد و با کوشش چنگیز پهلوان نشر شود که استاد عبدالکریم تمنا در گردآوری مطالب این کتاب نقش بسزایی داشتند.
ویرایش و مقابلۀ کلیات دیوان غلام محمد طرزی همراه با دکتر ننگیالی طرزی یکی دیگر از فعالیتهای ادبی شان است. این کتاب در سال 1381 در تهران به نشر رسید. استاد عبدالکریم تمنا با فروتنی فراوان هیچ گاه تمایلی به انتشار سرودهها و آثار پژوهشی خود نداشته است. در سال 1395 به اصرار دوستان و فرزندان مجموعۀ سروده های شان به نام «پیوند عمر» و سپس در سال ۱۳۹۹ به همت موسسه پژوهشی بایسنغر «ارجنامهٔ» ایشان چاپ شد. در این کتاب مقالات ادبی استاد تمنا و همچنین نوشتههایی از دوستان در مورد ایشان گنجانده شده است.
او که دوران پیرانهسری را با نوشتن و سرودن بهسر میبُرد، پس از سپریکردن ۸۴ بهار از عمر، ۲۰ مردادماه درگذشت. پیکر استاد بنا به وصیت خود در جوار مرقد پیرعارفان، حضرت خواجه عبدالله انصاری، درشهر هرات باستان به خاک سپرده شد.
روحش شاد و یادش گرامی باد.